پیشنهاد ویژه ی سرآشپز رمان جیغ ............ ترس... دلهوره.... با وجود این همه ظرافت دخترانه.... رویارویی با اتفاقاتی که هیچ وقت ب ذهنشم نمیرسید با ان ها روبه رو شود اشک هایی سرازیر میشود... دستانی میلرزد... وچشمانی بسته میشود... نگاه ها به این سوی وحشت حرکت میکنند و لحظه ب لحظه نابودی دختری را مینگرند.... که... از تمامی این لحظات رنج میبرد صدایی اشنا ب گوش میرسد.... زمزمه های پیاپی روی مغز این دختر تنها رژه میروند و اورا آزار میدهند.... چهره های متفاوت و ترسناک.... رمان <<جیغ>>