رمان دون

رمان انلاین به همراه درخاستی های شما :)

رمان دون

رمان انلاین به همراه درخاستی های شما :)

رمان دون

پیشنهاد ویژه ی سرآشپز
رمان جیغ
............
ترس...
دلهوره....
با وجود این همه ظرافت دخترانه....
رویارویی با اتفاقاتی که هیچ وقت ب ذهنشم نمیرسید با ان ها روبه رو شود
اشک هایی سرازیر میشود...
دستانی میلرزد...
وچشمانی بسته میشود...
نگاه ها به این سوی وحشت حرکت میکنند و لحظه ب لحظه نابودی دختری را مینگرند....
که...
از تمامی این لحظات رنج میبرد
صدایی اشنا ب گوش میرسد....
زمزمه های پیاپی روی مغز این دختر تنها رژه میروند و اورا آزار میدهند....
چهره های متفاوت و ترسناک....
رمان <<جیغ>>

رمان قرار نبود به قلم هما پور اصفهانی

جمعه, ۲۹ تیر ۱۳۹۷، ۰۹:۵۱ ق.ظ

قسمتی از رمان::-ﻣﺮگ !ﭼﻪ دردﺗﻮﻧﻪ؟ ﺷﺒﻨﻢ ﻣﻴ ﻮن ﺧﻨﺪه ﮔﻔﺖ: -ﺗﻮ و ﭘﺴﺮ؟ ﺑﺮ ﻳﻦ ﺑﻴﺮون؟ -ﻣﮕﻪ ﻣﻦ ﭼﻼﻏﻢ؟ -ﺗﻮ اﮔﻪ ﺑ ﻴﻞ زن ﺑﻮد ی ﻫﻤﻴﻦ ﺟﺎ ﺑﺎﻏﭽﻪ ﺗﻮ ﺑ ﻴﻞ ﻣﻲ زد ی. ﺧﻨﺪه ام ﮔﺮﻓﺖ .واﻗﻌﺎً ﻫﻢ ﻛﻪ ﭼﻪ دﻟ ﻴﻞ ﻣﺴﺨﺮه ا ی آوردم ﺑﺮا ی رﻓﺘﻨﻢ .ﻣﻦ ﻧﻘﻄﻪ ﻣﺨﺎﻟﻒ ﻫﻤﻪ ﭘﺴﺮﻫﺎ ﺑﻮدم .از ﻫﻤﻪ اﺷﻮن ﻣﺘﻨﻔﺮ ﺑﻮدم .ﻗﺒﻼً ﻫﺎ ﺷﺎ ﻳﺪ ﺷﻴﻄﻨﺖ ﻣﻲ ﻛﺮدم و ﺳﺮ ﺑﻪ ﺳﺮﺷﻮن ﻣ ﻲ ذاﺷﺘﻢ وﻟ ﻲ دﻳ ﮕﻪ اﻳﻨﻜﺎرو ﻫﻢ ﻧﻤ ﻲ ﻛﺮدم .ﺣﺘﻲ ﻻﻳﻖ ﻓﺤﺶ ﺷﻨﻴ ﺪن ﻫﻢ ﻧﺒﻮدن ازﻧﻈﺮ ﻣﻦ !ﺑﻨﻔﺸﻪ ﻫﻢ ﻳﻪ ﺑﺎر ﺑﺎ ﻳﻪ ﭘﺴﺮ دوﺳﺖ ﺷﺪ وﻟ ﻲ اﻳﻨﻘﺪر ﺟﻨﮓ اﻋﺼﺎب ﺑﺮاش درﺳﺖ ﺷﺪ ﻛﻪ ﺑ ﻴﺨﻴ ﺎل ﺷﺪ. ﺷﺒﻨﻢ ﻫﻢ ﻛﻪ ﻋﺎﺷﻖ ﻳﻜ ﻲ از ﭘﺴﺮا ی ﻓﺎﻣﻴﻼﺷﻮن ﺑﻮد و ﻛﻼً ﺑﻪ ﻫﺮ ﻛ ﻲ ﻧﮕﺎه ﻣ ﻲ ﻛﺮد اوﻧﻮ ﺷﺒ ﻴﻪ اردﻻن ﻣ ﻲ دﻳﺪ. ﻣﺎ ﻫﻢ ﻫﻤﻴ ﺸﻪ ﺳﺮ ا ﻳﻦ ﻗﻀﻴﻪ ﻣﺴﺨﺮه اش ﻣ ﻲ ﻛﺮد ﻳﻢ .ﺑﻨﻔﺸﻪ زد ﺗﻮ ﺳﺮم و ﮔﻔﺖ: -ﻫﻮ ی ﻛﺠﺎﻳﻲ ؟ ﻧﻜﻨﻪ ﺧﺒﺮﻳ ﻪ؟ ﻫﻢﺣﺮﻓﺎ ی ﺟﺪﻳﺪ ﺟﺪﻳﺪ ﻣﻲ زﻧﻲ ﻫﻢ ﻣ ﻲ ر ی ﺗﻮ ﻓﻜﺮ؟ ﻣﺎﺷﻴ ﻨﻮ روﺷﻦ ﻛﺮدم و ﮔﻔﺘﻢ: -ﺑﺮو ﺑﺎﺑﺎ دﻟﺖ ﺧﻮﺷﻪ !ﺧﺒﺮم ﻛﺠﺎ ﺑﻮد؟ ﺧﺒﺮ ﻫﺮ ﭼ ﻲ ﭘﺴﺮه ﺑﻴﺎرن ﺑﺮام. ﺷﺒﻨﻢ ﺑﺎ ﺧﻮﺷﺤﺎﻟ ﻲ زاﻳﺪ اﻟﻮﺻﻔ ﻲ ﮔﻔﺖ: -اﻣﺸﺐ ﭼﻨﺪ ﺷﻨﺒﻪ اﺳﺖ؟ ﻣﻦ و ﺑﻨﻔﺸﻪ ﻧﮕﺎﻫ ﻲ ﺑﻪ ﻫﻢ ﻛﺮدﻳ ﻤﻮ زدﻳﻢ زﻳﺮ ﺧﻨﺪه .ﺑﻨﻔﺸﻪ ﮔﻔﺖ: – ﺧﻨﮕﻮل ﻫﻨﻮز ﺷﺐ ﻧﺸﺪه! ﺷﺒﻨﻢ ﻫﻢ ﺑﻪ ﺳﻮﺗ ﻲ ﺧﻮدش ﺧﻨﺪ ﻳﺪ و ﮔﻔﺖ: -ﺧﺐ ﺑﺎﺑﺎ …اﻣﺮوز ﭼﻨﺪ ﺷﻨﺒﻪ اﺳﺖ؟ -ﭘﻨﺞ ﺷﻨﺒﻪ! -آخ ﺟﻮن ﺷﺐ ﺟﻤﻌﻪ! -ﺳﺮ و ﮔﻮﺷﺎت ﻣ ﻲ ﺟﻨﺒﻪ؟ ﺑﺒﻴ ﻨﻢ ﻗﺮاره اردﻻن ﺑ ﻴﺎد ﺧﻮﻧﻪ ﺗﻮن؟ -درد و ﻣﺮض ﺗﻮ ﺟﻮﻧﺖ !ﻧﺨﻴﺮ ﺷﺐ ﺟﻤﻌﻪ ﻫﺮ ﭼ ﻲ ﺗﻮﺗﻮﺋﻪ ﻣ ﻲ ﻳﺎد ﺗﻮ ﺧﻴﺎﺑﻮن .اﻣﺸﺐ ﺷﺎم ﻣﻬﻤﻮن ﻣﻦ. ﻣﻦ و ﺑﻨﻔﺸﻪ ﻫﻮرا ﻳﻲ ﮔﻔﺘﻴﻢ و ﺑﻨﻔﺸﻪ ﭘﺮﺳ ﻴﺪ: -ﻛﺠﺎ؟ -ﭘﺎﺗﻮق … -ﺑﮕﻮ اﻳ ﻮل! ﻫﺮ ﺳﻪ ﺑﺎ ﻫﻢ ﺟ ﻴﻎ ﻛﺸﻴﺪﻳﻢ: – اﻳ ﻮل!

 

توضبح مهم :

 بعد از رمان  رمان  قرار نبود  رمان  توسکا   و یعد  جدال پر تمنا   و در پایان هم رمان  روزای بارونی  را  مطالعه کنید
زیرا همگی با هم در ارتباط بوده و به ترتیب خواندن آنها دارای اهمیت میباشد 

پس یه ترتیب زیر بخوانید


1- قرار نبود   2- توسکا   3- جدال پر تمنا   4 - روزای بارونی


جاوا  پرنیان jar
جاوا  کتابچه jar
جاوا  اف بوک jar
آندروید apk
آیفون - تبلت  epub
پی دی اف pdf




jar  jar jar  apk  iphon  epub  pdf

نظرات  (۲)

  • استاد بزرگ
  • :)
    پاسخ:
    سپاس
  • پسرک تنها
  • توسکا اولین رمانی بود ک خوندم
    پاسخ:
    :)
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی